اهورااهورا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

وروجک بابا و مامان

یه روز بد

سلام سلام سلام به دردونه ی مامان الهی قربون اون چهره معصوم و پاکت بشم عزیز دلم چند وقت بود که از سفر اومده بودیم و میخواستم وبلاگت رو آپ کنم وقت نمیکردم تا اینکه امروز بد جوری اعصابم خرد شد و اینجارو برا دردو دل کردن انتخاب کردم. پسرم مامانی همیشه عادت داشت خاطرات خوب و بدش رو تو تقویمش مینوشت و حالا از وقتی شما هستی اکثرش رو اینجا مینویسم که شما هم در آینده بخونی این عکس امروز شماست خیلی دلم پره پسرم امروز من و بابا بعد از صبحانه شروع به کار کردیم ،من رفتم آشپزخونه و ظرفای صبحانه رو داشتم میشستم و بابایی داشت سفره رو دستمال میزد همین که جمعش کرد و برگشت شما دست انداخته بودی...
20 مهر 1392

ماجراهای جدید اهورا کوچولو

92/6/11 سلام سلام صد تا سلام   اول به دوستای مهربونمون سلام میکنم بعد هم به گل پسر یکی یکدونم این روزا اهورا کوچولوی ما خیلی شیرین شده ، الهی که مامان فدای قد و بالات بره.با اون دهان بدون دندونت وقتی میخندی همه ضعف میرن برات میریم بازار همه از شما خوششون میاد .سوار تاکسی بشیم راننده هی هواسش به شیرین بودن شما پرت میشه و ما هی دلهره میگیریم که یه وقت تصادف نشه .میریم دکتر هم همچنین،این اواخر هم مامان 2تا کار دندون پزشکی داشت دکتره انقدر عاشق و شیفته و شیدای شما میشد که یادش میرفت 3ساعته بنده دهانم رو مثل گاراج باز کردم و فکم داره از جا درمیاد هی باهات بازی میکرد کلی هم وقتمونو گرفت .ال...
11 شهريور 1392

از همه دوستان عزیز ممنونم

سلام سلام صد تا سلام به همه خاله خانومای عزیز و همه ی دوستان خوبمون که همیشه هوای ما رو دارن مسابقه نی نی شکمو به پایان رسید و از بین 852 شرکت کننده اهورای ما رتبه 128 رو آورد خوب عیبی نداره ایشالا سریای بعد برنده میشه ،هیجان تو این مسابقه زیاد بود و خیلی خوش گذشت ما هم زیاد دوست و آشنا نداشتیم و با این حال اهورا جان رتبه ی راضایت بخشی آورد من و اهورا کوچولو میخواستیم از همه عزیزانی که بهش رای دادن تشکر کنیم و بگیم خیلیییییییییی خیلییییییییی ممنونیم مهربونای عزیز و به برندگان مسابقه تبریک بگیم و همینطور از مسئولین سایت زیبای نی نی وبلاگ هم تشکر کنیم که انقدر زحمت میکشن و هوای بچه هارو دارن ...
19 مرداد 1392

6 ماهگی اهورا کوچولو +عکس

  92/5/9 سلام به پسر مهربون و دوست داشتنی مامان عزیزم این چندوقت اتفاقات زیادی افتاد که یه سریاشو برات مینویسم اما داغ تر از همه مربوط به امروزه چند ساعت پیش بود که هی بهونه میگرفتی و نگاه تلویزیون میکردی.دوباره صدای اَ درمیاوردی و باز تلویزیون رو نگاه میکردی .فک کردم شاید میخوای تلویزیون رو روشن کنم و این کارو کردم و متعجب شدم چون همینو میخواستی و ساکت شدی ههههههههههههه انقدر خوشم اومد تازه تلویزیون کارتون نشون میداد شما هم ساکت درازکشیده بودی و داشتی نگاه میکردی منم رفتم بابایی رو صدا زدم و اروم دوتایی با ذوق و شوق فراوون تماشات میکردیم انقدر قربون قدو بالات رفتیم که نگو...
10 مرداد 1392

مسابقه نی نی شکمو

سلامممممم سلامممممم صدتا سلاممممممممممم هورااااااااااااااااااااا هوراااااااااااااااااااااا سلاممممممممممم به دوستای گلم و همه عزیزانی که همیشه محبت دارید و بهمون سر میزنید اهورا کوچولوی ما تو جشنواره تابستانه نی نی وبلاگ شرکت کرده     فقط با ارسال یک پیامک کد 243   رو به شماره 20008080200 ( دوهزار هشتاد هشتاد دویست ) پیامک کنید قوانین: *هر فردی که شماره همراه در اختیار دارد مجاز به شرکت در رای گیری است.(دوستان، آشنایان، خانواده، فامیل)   *هر شماره موبایل تنها یکبار مجاز به ارسال پیامک است.در غیر این صورت ...
8 تير 1392

اولین کالسکه سواری اهورا

سلامممممممممممممممم به عشق خودم خوبی مامان جان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ امروز من و تو و بابایی برای اولین بار شما رو گذاشتیم تو کالسکه و بردیمت پارک الهی قربونت برم کالسکه سواری رو خیلی دوس داشتی و اصلا صدات در نیومد آخراشم خوابت برد و با جیغ یه دختر بچه از خواب پریدی و مثل خیلی وقتا  که با صدای دیگران از خواب بیدار میشی بغض کردی و من و بابایی انقدر با لبخند بهت نگاه کردیم تا تو ،تو عمل انجام شده قرار گرفتی و گریه نکردی و یه لبخند الکی تحویلمون دادی بیرون رفتن رو خیلی دوس داری و من و بابایی هم خیلی خوشحالیم که شما رو بردیم بیرون و خیلی خوش گذشت اینم چند تا عکس از اولین گردش اهورای قشنگم با کالسکه اینجا ل...
6 تير 1392

عکسای اهورا کوچولو

این عکس رو خودم روز اول که تو بیمارستان بودیم از اهورا گرفتم خیلی برام با ارزشه اینجا اهورا داره شیر میخوره و روی صورتش رو پوشونده بود با دستش منم خیلی خوشم اومد و از اونلحظه عکس گرفتم اینجا بخاطر زردیش بستریش کرده بودن اینجا تو تاکسی بودیمکه اهورا این مدلی خوابیده بود تو بغلم و من خیلییییییییی دوس داشتم اینجا هم گذاشتیمش رو بالشت که مثل متفکرا ژس گرفته عشق من مدل های خواب آقا اهورا اینم لحاف بچگیه خودمه و تو خونه مادر جون هستیم اینجا هم خونه مامان بزرگ آقا اهورا ...
6 تير 1392

کارای جدید اهورا جون+عکس

سلامممممممممممم به پسر گل و یکی یکدونه ی مامان عزیزم این روزها هر چی میگذره احساس میکنم بیشتر دوستت دارم و تو لحظه به لحظه شیرین تر از قبلت میشی بعضی وقتا انقدر فشارت میدم که دلم میخواد دوباره بری توی دلم و مال خود خود خودم بشی عشق من واکسن پایان ٤ ماهگیت رو زدیم و شما خیلیییییییییییییییییییی دردت گرفت و بد جور گریه کردی (الهی قربونت بره مادر) طبق معمول من نتونستم نگاه کنم و رومو برگردوندم و مادر جون زحمت کشید و پاتو نگه داشت ، بابایی هم رفته بود تهران برا درسش و پیشمون نبود.عزیزم شما ٣روز تب کردی. ٢روزش شدید بود و روز آخر خفیف آخه اینهمه واکسن واقعا لازمه برا شما فنقلیا میزنن آخه واقعا بچه ...
5 تير 1392

اهورای من در 4ماهگی +عکس

سلامممممممممم سلامممممممممممممممم صد تا سلاممممممممممممممم یوهو من اومدم دوستای خوب و مهربونم از همتون ممنونم که نگرانمون بودید و ببخشید که من انقدر تنبل شدم سری قبل که مطلب گذاشته بودم تازه اسباب کشی  رو شروع کرده بودیم و داشتیم جمع و جور میکردیم خلاصه اینکه فک کنم 26 یا 27 اردیبهشت بود که وسایلم رو فرستادیم به خونه جدیده که تو یه شهر دیگه بود و خودمو اهورا موندیم پیش بابا و مامانم و بابای اهورا هم رفت دانشگاه بعد فک کنم 7یا 8 خرداد بود که همسری اومد و به همراه 2تا مامانا اومدیم تا خونه جدید رو بچینیم و مامان همسری 1 روز موند برا کمک که خیلی هم به زحمت افتاد و ازش ممنونیم  ...
20 خرداد 1392

تولد من در کنار اهورا کوچولو

92/2/13      سلام پسر قشنگم خوبی قند عسلم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ امروز روز تولدمه و همه چی آرومه من چقدر خوشبختم عزیز دلم خیلی دوستت دارم امسال تولدم تو یه وضی بود،هیشکی نبود فقط من و تو و بابایی بودیم .ولی همین که تو و بابایی بودید برام یه دنیا بود و باباجون زحمت کشیده بود برام کیک گرفته بود. عزیزترینم شما اولین سال هست که با مایی و همین بزرگترین هدیه از طرف خدا به من هستش  مادرجون رفته تهران و پدر جون هم امشب رفت. دایی رضا هم که امسال تو دانشگاهه و نشد با هم تولد بگیریم، ولی همه تبریکاتشون رو گفتند و خاله ها و دایی ها،عمه جونم،عمه سیمای شما و مادر بزرگت وهمینطور خاله و دای...
15 ارديبهشت 1392