ثانیه شماری برای اومدنت
91/11/24
سلام عشقم
پسر قشنگم،قربونت برم من
عزیز دلم،من دارم حاضر میشم برم بیمارستان
فردا صبح وقت عمل دارم و شما میای تو بغلم
فک کنم از هیجان امشب خوابم نبره
دارم لحظه شماری میکنم برا لخظه دیدنت،برای بوئیدنت،برای در آغوش کشیدنت
وای مامانی فردا میای تو بغلم انشاالله
ایشالا که صحیح و سالم باشی و همه چی خوب پیش بره
عزیزم خاله ها و دائیی هام به همراه عزیز و آقاجونم زنگ زدن و دارن برا اومدنت لخظه شماری میکنن و التماس دعا دارن
امروز با بابا رفتیم خونه بابا بزرگ و مامان بزرگت و اونا هم منتظر اومدنت هستن
بعد هم رفتیم پیش مادر بزرگم(مامان بابام)و منو از زیر قرآن بدرقه کرد و برام اذان خوند ایشون سیده و نفسش پاکه
عزیزم خیلی بیقرارم برا لحظه اومدنت
راستی گلم فردا ولنتایین هم هست
عزیز دلم شما تو روز عشق بدنیا میای و بهترین هدیه برا من و بابایی هستی
ایشالا کلی عشق و دوستی و محبت با خودت بیاری
ما پس فردا از بیمارستان مرخص میشیم و به همراه گل پسری میاییم خونه
میبوسمت
مراقب خودت باش
تا فردا که میای تو بغلم بی قرارتم هوارتا
بوسسسسسسسسسسسسسسسسسس