وروجک من
1391/9/29
سلامممممممممممممم به شیطون بلای خودم
خوبی جیگر مامان؟
دلم برات یه چوکولو شده
امروز آخرین روز 7 ماهگیته عزیزم
بی تابم تا لحظه بغل کردنت زودتر برسه و من کلی تورو بخورم و بوس کنم و فشار بدم
عزیز دلم دیروز وقت چکاب دکتر داشتیم
نمیدونی چقدر خسته شدیم
واقعا هلاک شدیم تا نوبتمون برسه
ههههههههههههه عزیزم تو راه داخل ماشین که بودیم ماشین خیلی تکون میخورد و تو برای اعتراض به این حالت ویبره هر از گاهی یه لگد میزنی و یه گوشه از شمک مامانو فشار میدادی
قربونت برم من عشقم
منم همش زیر زیرکی میخندیدم به وروجک خودم
اضافه وزنم خوب بود 9 کیلو تا حالا اضافه کردم
دکی گفت تا 11.5 کیلو میتونستم اضافه کنم
عزیزم آقای دکتر سونوگرافیت کرد و صدای قلبت رو هم گذاشت.قربون قلب مهربونت برم من
گفتم آقای دکتر من خیلی اعصابم ضعیف شده دوس دارم شبانه روز بشینم و گریه کنم
آقای دکتر هم گفت عیبی نداره دخملم ،خانوما تو دوره بارداری اعصابشون ضعیف میشه
دوس دارن به عالم و آدم گیر بدن و بهونه بگیرن و یه همراه خوب تو زندگی میتونه خیلی کمکشون کنه(منظورش بابات بود.آره بابات واقعا درک بالایی داره و ما رو درک میکنه و کمکمون میکنه)
ولی خوب تا اونجایی که من نگاه میکنم میبینم این آدمای اطرافم هستن که اعصابشون ضعیفه
من با این که باردارم در مقایسه با اونها خیلی بهترم
همش آماده ان تا بهشون بگی بالای چشمت ابرو هستش تا شروع کنن و...........
ههههههههه بگذریم دکتر گفت برو یه بسته دستمال کاغذی بزار پیشت و تا دلت میخواد گریه کن
منم گفتم آخه چشمام کور میشه ها؟چقدر گریه کنم
خلاصه اینکه مشکلاتی که تو این مدت برام پیش اومده رو به دکتر گفتم و دکترم کمی راهنماییم کرد
از جمله این مشکلات:
-خیلی کم حافظه شدم
-یه دستم بیشتر باد میکنه
-همش احساس میکنم دنده هام تو گوشتم فرو میره
-سر دلم خیلیییییییییییییییی سنگینه و نمیتونم راحت بنشینم
-تنگی نفسم زیاده و هم حس میکنم اکسیژن نمیرسه بهمممممممممممممم(هواییییییییییییی تازه تر میخوام)
-حالت تهوع فوق العاده شدید دارم که خیلییییییییییی خیلییییییییی اذیتم میکنه
-کمر دردم خیلی زیاده
-حال و حوصله هیچ کاری رو ندارم و هی گریه میکنم
.
.
.
میدونم خیلیییی زیاده
ولی خوب من یه مادرم و وقتی فک میکنم که قراره بیای و دستای کوچولوتو لمس کنم و اون قلب مهربونت تو بدو تولد منو میشناسه همه چیزو فراموش میکنمر
بیشتر دلتنگیام برا اینه که دیگه طاقتم تموم شده و میخوام زودتر بیای و منو از تنهاییهام نجات بدی
تو ناجی قلب منی
تو فرشته نجات منی
یکی یک دونه مامان
درمورد اشعه لب تاب هم ازشون پرسیدم که گفتن سیستم های قدیمیه دستگاه PCکه مانیتوراشون هم قدیمی بود، ضرر دارن جدیدا و صفحه LEDها نه
راستی گلم نمیدونم جریان از چه قراره؟؟؟وقتی من ناراحتم انقدر تکون میخوری که حدو حساب نداره.میخوای هواسمو پرت کنی تا قصه نخورم؟وروجکم خیلی دوست دارم
چیز دیگه ای که خیلی اعصابمو خرد کرده آشپزخونه هستش
یه هفته هستش که دو تا از کابینتای آشپزخونه رو ریختم بیرون تا از حالا گردگیریمو شروع کنم تا وقت اومدنت همه جا تمیز بشه و هنوز نتونستم جمعشون کنماصلا حالشو ندارم.
خیلی رو اعصابم تاثیر میزاره
مامان مهین هم هی میگه هر وقت خواستی گردگیری کنی بگو
ولی روم نمیشه آخه همش برا کمک میاد اینجا
یه بار نتونستم دعوتش کنم که برا مهمونی بیاد هر وقت اومده کارای عقب افتاده خونمو انجام داده
مامان مهین مهربونم تو بهترین مامان دنیا هستی و من حتم دارم هیشکس به خوبی تو نیست ای کاش منم بتونم مثل تو برا بچه هام خوب و با زوغ و شوق باشم
خیلی خیلی دوستت دارم و مدیونتون هستم
راستی عشقم الان یادم افتاد حدودا این چند وقتی که موجی تکون میخوری ماشالا خیلی شیطون شدی
شبا تا ساعت 3-4 نمیزاری بخوابم چون هم موجی تکون میخوری و هم ضربه ای بعد یه هو یه طرف گوله میشی
منم همش خندم میگیره بعضی وقتا دردمم میگیره اما عیبی نداره عزیزم میدونم جات داره تنگ میشه
خلاصه منو که تا ساعت 3-4 صبح بیدار نگه میداری گرسنم میشه ولی من حال ندارم با اونهمه خستگی از رختخواب پاشم و چیزی بخورم
بعد ساعت 8 صبح با تکونای جناب عالی از خواب بیدار میشم و دارم از گرسنگی غش میرم
و میدونم که شما هم گرسنته که منو بیدار کردی
میام صبحونه حاضر میکنم و 10 مین بعد خوردن صبحانه شما ساکت میگیری میخوابی
حالا منه بیچاره رو بگو
مگه خوابم میبره؟تصور کن
خسته هستم
خوابم کمه
دور چشمام قرمزه و پف کرده
ونمیتونم بخوابم
ولی دیشب چون از دکتر اومده بودیم و کلی خسته بودیم زود خوابیدیم و صبح هم دیر بیدار شدیم خیلی حال داد
شما که انقدر خسته بودی شب قبل من خوابت برد و صبح هم بعد از من بیدار شدی
قربون وروجکم برم که انقدر خسته شده بوده
خیلی جیگری مامانی خیلی دوستت دارم مراقب خودت باش
***و در آخر***
خدایا سایه پدر و مادر مهربونم رو از سرم کم نکن
خدایا به یه سری آدمای کوته فکر شعور درست صحبت کردن و مهمتر اینکه قبل از حرف زدن فکر کردن به حرفشون رو بدهچون واقعا با اونهمه سن و سال بلد نیستن چی باید بگن؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!
خدایا کمکم کن که غیر از تو فریاد رسی ندارم