اهورااهورا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

وروجک بابا و مامان

عکسهای آتلیه دوسالگی

1394/1/21 16:28
نویسنده : مامان جون
1,098 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسر خوشگلمبوسمحبت

امروز بعد چند ماه اومدم عکسای آتلیه رو بزارمخجالتآرام

شیطون کوچولوی مامان این پنجمین بار بود که به آتلیه میبردیمت ولی دومین بار بود که دست پر برمی گشتیمخندونک

تابستون هم منو بابا برا سالگرد ازدواجمون رفتیم آتلیه و شما اصلا نیومدی پیشمون که عکس بندازیم و یه بلایی سر من و بابا و خانم عکاس آوردی که هلاک شدیم از خستگیعصبانی

بعدشم بردیمت برا آتلیه شب یلدا که وقت گرفته بودم برات و....

اونجا توی یه گاری کوچولو چهارتا توپ هندوانه برا تزیین گذاشته بودن که تو بدو ورود شروع به فوتبال بازی با توپها کردی و کل آتلیه رو بهم زدیتعجب و من و بابایی طبق معمول دست از پا دراز تر و با خجالت تمام از اونجا اومدیم بیرونقهر

ولی بالاخره برا آتلیه دوسالگی یه نقشه کشیدیم که موفق شدیمعینک

علی پسر خالم رو با خودمون بردیم آتلیه تا شما رو سر گرم کنهراضی

تو هم که عاشق علی کوچولو هستی و بخاطرش ایستادی تا ما چند تا عکس بتونیم ازت بگیریم،هوراااااجشنخخخ

دوستت دارم عزیزم عکساتو میزارم تو ادامه مطلب

niniweblog.com

niniweblog.com

niniweblog.com

niniweblog.com

niniweblog.com

niniweblog.com

niniweblog.com

niniweblog.com

niniweblog.com

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان مهتاب
25 فروردین 94 12:38
سلام سال نو مبارک " ورود مجدد مبارک مرد شدن اهورایی مبارک عکس گرفتنا مبارک .... بابا کجایی ؟؟؟ اگه دوباره بری به این زودی ها نیای یه بلایی سر خودم میارم ها هزار ماشااله دیگه میتونی بهش تکیه کنی مرد کوچک رو میگم بخدا دلم واستون یه ذره شده بود همش میام ولی نیستی عکس خوت رو تندی بذار ببینمت باشه اون لپ اورایی رو بماچی ------------------------------------------------------------------ سلام عزیزم خوبی ببخش بخدا حق داری،از بهمن ماه که اسباب کشی کردم تا چند وقت پیش نت نداشتم از طرفی اصلا وقت هم ندارم ولی چشم سعی میکنم زود زود بیام فدای قلب مهربون و وفادارتآذین منو ببوس