اهورااهورا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

وروجک بابا و مامان

هفته 34 بارداری

کودک شما چگونه تغییر می کند؟ وزن كودك شما به 2155 گرم رسيده است و اندازه بدن او هم حدود 45.5 سانتي متر شده است. لايه هاي چربي كه براي تنظيم دماي بدن او بعد از تولد مورد نياز است در حال كامل شدن هستند كه در نتيجه بدن كودك شما حالت گردتري به خود گرفته است. سيستم عصبي مركزي او در حال تكميل شدن است و اكنون ريه هاي او كاملا رشد كرده اند. اگر از احتمال بروز زايمان زودرس نگران هستيد بايد بدانيد كه تقريبا 99% از كودكاني كه به اين مرحله از رشد مي رسند در خارج از رحم نيز قادر به ادامه حيات خواهند بود و بسياري از آنها به عوارض درازمدت ناشي از زايمان زودرس مبتلا نخواهند شد. شما چگونه تغییر می کنید؟ شما ممكن است اخيرا كمي احساس خستگي كنيد كه كامل...
21 دی 1391

حال این روزهای من

سلام عزیز دلم خوبی عشق مامان من که زیاد خوب نیستم،این روزا دغدغه فکریم زیاد شده گلم،همش قصه گردگیری خونه رو دارم.   خودمم هیچ کاری از دستم بر نمیاد،تا سر پا میایستم دردم میگیره و خیلی خسته میشم. خیلی میترسم، چون بهم تذکر دادن که نباید کار کنم و خسته بشم ولی خوب چیکار کنم ذهنم همش درگیر میشه،نمیتونم تحمل کنم و رو اعصابم تاثیر میزاره و بهونه جدید برا گریه کردن پیدا میکنم. بابا جون و مامانم امشب رفتن تهران طفلی باباجون بخاطر کارش رفت.عزیزم دعا کن کاش درست بشه و راحت بشه قول داده فردا شب برگرده و پس فردا از راه برسه مامان مهین هم کار داشت و رفت به خانوادش سر بزنه اونم نگران ...
17 دی 1391

چهارمین سونوگرافی

91/10/16 سلام عزیز دلم خوبی عشقم؟ امروز وقت سونو داشتیم و چهارمین سونوگرافی بود که رفتیم عزیزم خدارو شکر همه چی خوب بود و مشکلی وجود نداشت و شما بین هفته 33 و 34 هستی الهی که من قربونت برم مامانی از شانس ما آقای دکتر سرش خیلی شلوغ بود و کلی مریض اورژانسی داشت در نتیجه ما که ساعت 7:30 نوبتمون بود ساعت 9 شب نوبتمون شد درست آخرین نفر بودیم آقای دکتر هم کلی خسته بود و کمی حس کردم با بی حوصلگی کارشو انجام داد البته دکتر خوبیه ها اینبارم سرش شلوغ بود جیگرم ولی منو بابایی همین که فهمیدیم شکر خدا همه چی خوبه خیالمون راحت شد عشقم خیلی دوست دار...
16 دی 1391

حس سکسکه کردنت

سلام وروجک مامان خوبی عشقم؟ چند روز پیش اومدم کلی برات احساس به خرج دادم و نوشتم بعد یه هو ویندوزم پرید  واقعا عجیب بود   هر چی نوشته بودم پاک شد آخه نمیدونی چقدر زحمت کشیده بودم دیگه خورد تو ذوقم امروز اومدم مختصر توضیح بدم که چی بود جریان خیلی وقت بود از دوستای خوبم درمورد سکسکه کردن نی نیهاشون میشنیدم  البته اونا از من جلو تر مامان شدن با بابا حرف میزدیم و من بهش گفتم که تا حالا سکسکه کردن تو رو حس نکردم همون شب خونه مامان بزرگ و بابابزرگت دعوت بودیم(بابا و مامان باباجون)دقیقا روز (91/10/8) بعد یه هو من حس کرد...
14 دی 1391

هفته 33 بارداری

کودک شما چگونه تغییر می کند؟ در اين هفته وزن كودك شما كمي بيشتر از 1810 گرم و طول بدن او (از سر تا پاشنه پا) حدود 43.7 سانتي متر مي شود. چروكها و همچنين رنگ سرخ پوست او كمتر شده و در حالي كه اكثر استخوانهاي او در حال سخت شدن هستند جمجمه او هنوز نرم بوده و استخوانهاي جمجمه كاملا به يكديگر نچسبيده اند. اين امر به او كمك مي كند تا راحت تر از مجراي زايمان عبور كرده و به دنيا بيايد. شما چگونه تغییر می کنید؟ شما ممكن است درد و يا حتي كرختي در انگشتها، مچ و دستهاي خود حس كنيد. بافتهاي مچ دست شما همانند بقيه بافتهاي بدنتان ممكن است متورم شوند. در اين صورت فشار در كانال مچ (كه يك مجراي استخواني در مچ دست شماست) افزايش مي يابد. عصبهايي كه از ا...
14 دی 1391

شعر سیب حمید مصدق و جواب ها

سلام پسر خوشگل مامان خوبی عزیز دلم؟امروز اومدم برات یه شعر بنویسم شعر سیب یکی از شعرای مورد علاقه منه و من شعر نو خیلی دوس دارم و از اونجایی که بابا هم این شعر رو خیلی دوس داره برات نوشتم عزیزم این شعر انقدر زیباست که شاعر های زیادی براش جوابیه نوشتن منم یه سری از جوابیه هارو خیلی دوس دارم شعر اصلی رو که از حمید مصدق هست رو برات مینویسم و در ادامه جوابیه هاشونو برات میزارم شعر سیب از حمید مصدق * تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید غضب آلود به من کرد نگاه سیب دندان زده از...
13 دی 1391